رشد تحصیلی خارج از نظام رسمی
هوالحق
در باب رشد فردی انسان سخن می گفتیم.
کمی در باب ابعاد انسان حرف زدیم و اندکی به فرآیند آموزشی پرداختیم.
به طور خلاصه گفتیم رشد همسان انسان در همه ابعاد، نیازمند تحصیل، تهذیب و ورزش است.
در حوزه تحصیلی اندکی در باب نظام آموزشی موجود در دنیا سخن گفتیم.
اما انسان برای رشد خود نیازمند آموزش هایی است که با توجه به نظام رسمی موجود در آن نظام کاملا تامین نمی شود.
دانش آموز بعنوان قربانی این نظام، از آنجایی که خود موجودی هوشمند و در حال پیشرفت است، باید چاره ای برای خود بیاندیشد.
برای تحصیل در روند غیر رسمی دانش آموز می تواند به کسب علم و تجربه بپردازد.
کسب علم از چند راه ممکن است. هم میتوان در کلاسهای فرابرنامه شرکت کرد و هم می توان به مطالعه هدفمند و خارج از نظام پرداخت.
در این نوشتار و با توجه به برگزاری نمایشگاه کتاب در تهران، اندکی به موضوع مطالعه می پردازیم.( چنانچه مخاطب چنین درخواست کرده بود)
این سالها هرکجا خواستم کتاب معرفی کنم از اینجا شروع کرده ام:
1. من و کتاب انتشارات سوره مهر
" من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می افتم ، قلبا غمگین و متاسف می شوم. این به خاطر آن است که درکشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید، باید کتاب اقلا ده برابراین میزان، رواج و توسعه و حضور داشته باشد. اگر به دلیل پرچمداری تفکر اسلامی و حاکمیت اسلام به حساب بیاورید، این معنا صدق می کند; چون اسلام به کتاب خواندن و نوشتن، خیلی اهمیت می دهد."
این متن ابتدای کتاب پرارزشی است که نمی دانم چرا تا اینجا، و این زمان از عمر این وبلاگ به عزیزانم معرفی اش نکرده ام. " من و کتاب" مجموعه ایست از گفتارها و گاهاً نوشتارهای سید علی خامنه ای ( مد ظله العالی ) در باب کتاب. در جاهایی به تبیین اوضاع کتاب کشور و آنچه باید باشد و نیست می پردازد و دغدغه های آقایی را به ما نشان می دهد که صفت آقایی فقط برازنده اوست.
این کتاب شاید رویه ای دیگر از شخصیت چند لایه کسی را به ما نشان می دهد که دوست و آشنا از سر حب و بغض خیلی چیزها در بابش گفته اند. کسی که بی شک خارج از انکه ولی فقیه ما باشد و مرجع بزرگ عالم تشیّع، بی شک انسان بزرگی است. ( تردیدی اگر دارید سری بزنید به تعریف انسانهای غیر ایرانی و غیر مسلمانی که از ایشان تعریفات عجیبی کردند.) در این کتاب به نقل از ایشان می خوانیم:
"من در دوران جوانی زیاد مطالعه می کردم. غیر از کتابهای درسی خودمان مطالعه می کردم و می خواندم، هم کتاب تاریخ، هم کتاب ادبیات، هم کتاب شعر و هم کتاب قصه و رمان می خواندم. به کتاب قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمانهای معروف را در دوره نوجوانی خواندم. شعر هم می خواندم. من در دوره نوجوانی وجوانی، با بسیاری از دیوانهای شعر آشنا شدم. به کتاب تاریخ علاقه داشتم، و چون درس عربی می خواندم و با زبان عربی آشنا شده بودم، به حدیث هم علاقه داشتم. الان احادیثی یادم است که آنهارا در دوره نوجوانی خواندم و یادداشت کردم. دفتر کوچکی داشتم که احادیث را در آن یادداشت می کردم. احادیثی را که دیروز یاهمین هفته نگاه کرده باشم، یادم نمی ماند; مگر این که یادآوری یی وجود داشته باشد; اما آنهایی را که در آن دوره خواندم، کاملا یادم است. شماها واقعا باید دوره نوجوانی وجوانی را قدر بدانید. هرچه امروز مطالعه می کنید، برایتان می ماند و هرگز از ذهنتان زدوده نمی شود. این دوره نوجوانی،برای مطالعه کردن و یادگرفتن، که مطالعه کردن و یاد گرفتن ، دوره خیلی خوبی است; واقعا یک دوره طلایی است و با هیچ دوران دیگری قابل مقایسه نیست.
من نمی دانم شماچه قدر
از تاریخ معاصر اطلاع دارید و چه قدر آن را خوانده اید. چه قدر خوب است که شماها
در تابستان که قدری فراغت پیدا می کنید، واقعا برنامه ریزی کنید و قدری از تاریخ
معاصر، از جمله همین قضیه تنباکو را مطالعه کنید. کتابهایی هم در باره این موضوع
نوشته شده، که مناسب است آنها را بخوانید.
البته
مطالعه کتابهای امین را می گویم. بعضیها هستند که چون پای روحانیت و دین در میان
است، عنادی که با دین دارند، حاضرنیستند به افتخار به این بزرگی اعتراف کنند و آن
را مطرح نمایند."
در یک کلام این کتاب دروازه ای است به سوی باغستان کتاب. کتابی که نشر فاخر سوره مهر به بهای کمی در اختیار خواننده اش می گذارد. خواندنش را به دانش آموزان راهنمایی، دبیرستان و دانشجویانی که هنوز این را نخوانده اند توصیه می کنم.
2. در خدمت و خیانت روشنفکران نوشته جلال آل احمد
3. حلزونهای خانه بدوش سید مرتضا آوینی
4. هفت عادت مردمان موثر استفان کاوی
در باب این حتاب ها هم توضیح خواهیم نوشت
ان شا الله.